هدف فراتر از تصور اهالی قدرت است . هدف نگاه نداست


سه سال گذشت و توی این سه سال همیشه این سوال توی ذهنم تداعی میشه که چرا باید بهترین فرزندان این آب و خاک ، تنها و تنها به خاطر حس آزادیخواهیشون سرکوب بشن و خون گرمشون در کف خیابانها بریزه . من هنوز هم که هنوزه میخوام فریاد بزنم که ندا بمون ، ندا نترس ، اما فایده ای نداره و اون تصویر به سرعت  در ذهنم مرور میشه و لحظه ی پایان، نگاه اون دختر معصوم بود  که نشونم داد که ندا، نه تــــرسید و نه از پیش ما رفت . یاد جبهه ها و بچه های جنگ میافتم که برای دفاع از سرزمینمون تا پای جون مقاومت کردند و بعد از مرگشون حاکمیت سعی کرد که از قطره قطره خون اونها به نفع خودش سوء استفاده کنه . اینو خوب میدونیم که کسایی که رفتندو جان عزیزشون رو برای آرامش و آسایش ما دادند از جنس همین نداها و سهراب ها بودند که ایستاده مردن رو به نشستن در ذلت ترجیح دادند. من سیاست نمیفهمم و هیچ موقع یک انسان سیاسی نبودم  اما میخوام به سیاسیون واون کسایی که در دوران جنگ تا پشت جبهه ها بیشتر جرات نکردند برن و یا اونهایی که حالا بیانیه های سیاسیشون پر است از اسامی ندا و سهراب  ، بگم که ما از جنس شما نبوده و نیستیم  . فکر نکنید که ما قربانی سیاست های کثیف شما میشیم . برای من اصلا مهم نیست که فردا کدوم یکی از شماها به مصدر قدرت در سرزمینمون میرسید  ، دعوای قدرت همیشه بوده و همیشه قربانی های خودشو از بین عزیزترین فرزندان این مرزوبوم انتخاب کرده  ،اینو خوب بدونید که جوونهای امروز برای هدف بزرگتری ،اینگونه از خودشون رشادت نشون میدند . هدف فراتر از تصور اهالی قدرت و روشنفکران دیروز و امروز هست . شما در پشت نقاب دین و ایديولوژی و شعارهای سیاسی پنهان شدید و هر وقت که به نفعتون بود سرتون رو اززیر برف بیرون آوردید . اما ما چشمانمون مثل چشمان ندا همیشه باز میمونه و نگاهمون به سمت برپایی کف مطالباتمون در اعلامیه جهانی حقوق بشر در سرزمینمون، همیشه روشن و سبز باقی خواهد ماند.
ندا جان  همیشه دوستت خواهم داشت و نگاه زیبایت را ستایش میکنم

شیوا نظرآهاری; تولدت مبارک دلاور دوست داشتنی

شیوا نظرآهاری دوست نام آشنایی هست و امروز سالگرد تولد این زن شیردل ایرانی است که عمر بهاری و سبزش را در خزانی ترین و تاریک ترین دوران تاریخ این مرز و بوم به کوشش برای رسیدن به آزادی و دموکراسی و حقوق بشر پرداخته است . شیوا جان تولدت مبارک و بهترین ها را برای تو نازنین آرزو میکنم . به عنوان یک هدیه ی کوچک نامه ی زیبای شیوا را که در زندان اوین به پدر گرامیش نوشته بود را با صدای خودم منتشر میکنم و امیدوارم که روزی این پیامهای همدلی و همبستگی ما  دیوارهای قطور زندان ها را بشکافد و تمامی یاران دبستانیمان به آغوش خانواده ها و جمع دوستانشان بپیوندند.
شیوا جان تولدت مبارک
پاینده ایران و ایرانی


ستاره