دهم بهمن اولین سالگرد دریده شدن گلوی کردیه بانو + ویدیو

درست یک سال پیش در چنین روز و شبی بود که حاکمیت اسلامی به حکم قاضی صلواتی، زهرا بهرامی را از چوبه ی دار آویزان کرد . در واقع تمام هنر حاکمیت در طی همه ی این سالها همین بوده است  و زهرا بهرامی اولین و آخرین مورد نبوده و نخواهد بود .محکوم شدن در دادگاه های چند دقیقه ای در جمهوری اسلامی به یک امر روز مره تبدیل شده است و بدیهی ترین آنها مربوط میشود به احکامی که در بعداز اعتراضات انتخابات ۸۸  صادر شد و در آن متهمان نه تنها فرصت کافی برای دفاع نداشتند بلکه در بسیاری از موارد از داشتن وکیل مدافع محروم بودند. جمهوری اسلامی درست مثل زمانی که متولد شد عمل میکند  درست همان دادگاههای چند دقیقه ای اوایل انقلاب ۵۷ که در آن بسیاری از میهن دوستان تیرباران و اعدام شدند امروز  در آیین دادرسی و قوه ی قضاییه ی حاکمیت رخ مینماید .
زهرا بهرامی ناباورانه از پیش ما رفت و با اینکه از یک تابعیت هلندی هم برخوردار بود ولی مدافعان حقوق بشر در رابطه با او فعالیت چندانی نکردند  . حاکمیت هرکه را که میخواهد بکشد یا در پستو و به صورت پنهانی میکشد و یا اینکه ابتدا او را در نزد جامعه گناهکار نشان میدهد. گناهی که همه در خلوت انجام میدهند و از انجام آن ترسی ندارند.
حاکمیت خوب میداند که چه میکند  و از ذهن بیمار جامعه کمال بهره و استفاده را میبرد و به همین جهت بوده که در در زیر شکنجه بسیاری از فعالین  سیاسی و اجتماعی رامجبور به اعتراف  به داشتن روابط نامشروع و یا کارهای تروریستی و یا حمل مواد مخدر میکنند .
من صدای زهرا بهرامی را در اوج جنبش سبز در اینترنت شنیده بودم  در یک پایگاه صوتی پیام رسانی ونام کاریریش کردیه بانو بود  آن موقع هیچ گاه فکر نمیکردم که این صدایی که چنین از حقوق ملت ایران صحبت میکند و هر از چند گاهی هم بغضش بر روی میکروفن اتاق  چت روم میترکد ،به آنچه که میگوید  و فریاد میکند  تا بدین اندازه متعهد باقی بماند . با اینکه دل خوشی از روحانیون نداشت اما بعد از درگذشت آقای منتظری دوباره بغضش ترکید.و گفت دوست میداشت که در ایران بود و در مراسم تشیع جنازه اش شرکت میکرد.
اهل دروغ نبود و دیدیم که به آنچه میگفت تا پای جان عمل کرد  و به ایران رفت و در عاشورای خونین سال ۸۸ در کنار دیگر هموطنانمان ندای آزادی خواهی را در خیابانهای تهران سر داد. صدای کردیه بانو لرزش نداشت  محکم بود و نشان از صلابت آنچه که میگفت داشت . بعد از ماه ها شکنجه در زندان و اعترافات و نمایشات تلوزیونی او را ابتدا
رقاصه نامیدند  انگار که اگر او برقصد و رقاصه باشد مستحق مرگ خواهد بود و جامعه به عزایش نخواهد نشست!
صدای پر صلابت کردیه بانو بارها و بارها ازیکی از رادیوهای فارسی زبان خصوصی (پرشین رادیو) پخش شد و حاکمیت دریافت که  برای بی نفس کردن زهرا میبایست از همه ی ابزار گندیده و کثیف خودش استفاده کند
و بدین گونه بود که در بامداد روز شنبه نهم بهمن ماه ۱۳۸۹ زهرا بهرامی به چوبه ی دار آویخته شد تا کردیه بانوی ما
برای همیشه ساکت شود.
اما به قول فروغ تنها صداست که میماند و صدای کردیه بانوی ما هم ماندگار شد
یادش گرامی و صلابت نگاه و صدایش فراموشمان مباد ! 

۲ نظر:

وندیداد گفت...

درود بر شما ستاره گرامی من وندیداد هستم یوزر بی دین در مسنجر سپاس از لینکی که دادید ! هم اکنون بانوی گرامی دیگری با نام کردیه بانو در بالاترین فعالیت میکند در صورت تمایل این دوست گرامی رو هم یاری کنیم با سپاس

ناشناس گفت...

مگر می شود كه تو بالای چوبۀ دار ایستاده باشی و من خرد نشوم؟

http://jahanezan.wordpress.com/2012/02/01/17113/