در کوچه های امید، قدم میزنم و به واژگانی نفس رویش را میدهم،که به راه توباور دارد.
آن روز که چشمانِ زیبایت بسته شد،سبزی نگاهت بر لبان و نگاهم نقش بست تا هر آنچه را فریاد کنم که تو هفت سال تمام در پشت میله های جهالت و خودکامگیِ پست ترین حاکمان تاریخ این سرزمین ، فریاد میکردی!
اما اکبر میبینی!میبینی که آسمان چه پر ستاره است و قلب ها چه اکبر وار می تپد!
خروش نگاه توست اکبر ،تو ستاره شدی اکبرجان ، ولی یک ستاره ی تنها نیستی
در پسِ تمامِ ظلم هایی که در تاریخِ ظلم ستیزی مردمانِ سرزمینمان گذشت ،آسمان پر
از ستاره هاییست که در کنار تو مانده گار گشته اند و نور امید را بر فراز این مرزو بوم خسته از بیداد می افشانند.
هشتمِ آ- مرداد ماه امسال، من هم همانند خواهر و مادر و برادرت به آسمان چشم خواهم دوخت تا تو را بیابم وفریاد برآورم که داغ دل های ما هنوز تازه است و روزی فرا خواهد رسید که لبخند را بر نور دیده ات ببینیم.
دوستت خواهیم داشت و همیشه ی تاریخ آخرین نگاه سبزت را فریاد خواهیم کرد
ستاره
۱ نظر:
I κnow this іf off topic but I'm looking into starting my own blog and was wondering what all is required to get set up? I'm aѕsuming hаving a blοg like yourѕ ωould сost а prettу рennу?
I'm not very web savvy so I'm not 100% sure. Any suggestions or advice would be greatly appreciated. Thank you
Have a look at my web-site my website
ارسال یک نظر